محصولات مرتبط
20 دقیقه مانده به افطار بود. در مسجد قیام یک نفر گفت مردم چرا نشسته اید و حرکتی انجام نمی دهید. با شعار «یا الله» و «الله اکبر» مردم از مسجد به خیابان ها ریختند. از اول مسیر راهپیمایی حاج جواد آقا و حاج اسماعیل لطف الله زاده کندلجی حامی مردم بودند. در این روز شیشه های مشروب فروشی شکسته شد. پس از آن بانک صادرات را خراب کردیم. در جلوی مسجد المهدی آجر و سنگ هایی وجود داشت. آنها را برداشتیم. شیشه های خانه ی جوانان را شکستیم. چون در آنجا ارکسترها مدام می نواختند. از آنجا به بیمارستان حمله بردیم، ولی جلیل انقلاب و حاج اسماعیل کندلجی نگذاشتند گفتند: با بیماران دردمند کاری نداریم. فقط تابلوی بیمارستان را شکستیم؛ چون اسم اصلی آن پهلوی بود. شیشه های اداره ی برق را هم شکستیم. در خیابان سردار ملی حاج جواد آقا گفت افطار شده هرچه سریع تر به خانه های خود برگردید، فردا دوباره به خیابان ها بیایید. در آن روز کفش های جواد حدیثی گم شد. بعد از افطار دوباره ما چند نفر بیرون آمدیم، ولی مأموران با باتوم های الکتریکی سفید به جان مردم می افتادند».
دیدگاه خود را بنویسید