محصولات مرتبط
«بعدازظهر آن روز در مدرسه ی فیضیه مجلس سوگواری از طرف آیت الله گلپایگانی منعقد بود. کماندوها و رنجرها از دور مشخص بودند. دسته دسته در حیاط مدرسه ایستاده یا نشسته بودند. سرهایشان را آلمانی زده بودند. برای ایجاد آشوب و بلوا لحظه شماری می کردند. منبر در وسط صحن مدرسه قرار داشت. من و دوستم احمد صادقی جلوی منبر نشسته بودیم. پیرمردی یک سنگ تقریباً دو کیلویی را در یک دستمال یزدی پیچیده، در زیر عبای خود قایم کرده بود. گفتم: چه می کنی؟ گفت: اگر این بی شرف ها اخلال کنند با این سنگ بر سرشان می کوبم.
نویسنده:
حسین دوستی
ناشر:
یاس نبی
سال چاپ:
1392
قطع:
وزیری
تعداد صفحات:
216
قیمت:
10000 تومان
دیدگاه خود را بنویسید