محصولات مرتبط
كلاس تمام شده بود. داشتم از پلههای دانشگاه پايين ميآمدم. مثل هميشه در سالن دانشگاه دنبالِ كسی می گشتم تا با او حرف بزنم، حرف از آينده، از خيلی چيزهايی كه برايم مفهوم خاصی داشتند. دستانم را روی نردههای سالن سُر ميی دادم و شمرده شمرده از پلهها پايين می آمدم كه در كمال ناباوری روناك را ديدم. باورم نمی شد كه خودش باشد، اما وقتی خوب دقيق شدم، فهميدم خودش است. ما دو خواهر دوقلو بوديم و عاشق هم...
نویسنده:
سمیرا حاجی پور
ناشر:
یاس نبی
سال چاپ:
1389
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
88
قیمت:
2000 تومان
دیدگاه خود را بنویسید