همیشه در کنارتان هستیم!

داستان های 70 کلمه ای

از {{model.count}}
60,000 تومان
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
تعداد
نوع
  • {{value}}
کمی صبر کنید...

خفگی

صدا اوج گرفت.

- بهت گفته بودم این کار رو با من نکن. گفته بودم اگه پاش به این خونه باز بشه، خودم می­ کشمت.

- تو هیچ غلطی نمی­ تونی بکنی. اگه دست بهش بزنی، خودم با همین دستام خفه ­ات می ­کنم.

گلوی مرد را گرفته بود و فشار می ­داد. نفرت در نفس ­های بریده ­اش جریان داشت.

مرد لبخند زد. زن نفس عمیقی کشید.

- عالی بود عزیزم. فقط لازم نیست حتماً خفه ­ام کنی. دیالوگ بعدی!

نویسنده:
زهرا مولائی
ناشر:
مُحی الدّین
سال چاپ:
1402
قطع:
خشتی کوچک
تعداد صفحات:
152
قیمت:
60000 تومان

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...