محصولات مرتبط
آزیتا که می دانست خاله فریبا و مادرش خیالشان از بابت غزاله راحت شده و گمان می کنند او دیگر کاری به کار پوریا نخواهد داشت، خواست تلنگری به مادرش بزند، به همین دلیل با منزل خاله فریبا تماس گرفت و از مادرش خواست به خانه برگردد تا مشکلشان را در جمع خانواده و با هم حل کنند. مریم خانوم که از دست آزیتا ناراحت و عصبانی بود، بدون اینکه جواب درستی به او بدهد، گوشی را گذاشت. اصرار مهرداد و سمیه هم کارگر نیفتاد و او تصمیم داشت همچنان در خانة فریبا بماند و قصد بازگشت به خانه اش را نداشت.
نویسنده:
لیلا اهرابی
ناشر:
یاس نبی
سال چاپ:
1398
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
152
قیمت:
22000 تومان
دیدگاه خود را بنویسید